غزل بهاری جدیدم رو با عنوان (( سفره ی دلها )) تقدیم می کنم به دوستان گل. همیشه بهاری باشید و شاد.

سفره ی دلها

یک سالِ دگر سر شد و تقدیر رقم خورد

در آینه ها سیرتِ تصویر رقم خورد

از مرگِ پر از حادثه ى فصلِ زمستان

احیاى بهار آن پدرِ پیر رقم خورد

سرما جگرش سوخت و تا خواست بجنبد

بر فرقِ سرش ضربتِ شمشیر رقم خورد

برخیز که در مرتبه ى سفره ى دل ها

صد پله ى پر شور و نفسگیر رقم خورد

امسال دگرگون شو و هر لحظه خطر کن

کاندر نفست جرأت یک شیر رقم خورد

بخشنده ى کُل باش و مپرس از کس و ناکس

دریادلى تو به چه تأثیر رقم خورد ؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به نام خدا


بهمن کیاست هستم

زاده ی کویرم

گه گاهی دست به

قلم می برم و گاهی

موسیقی می سازم

آثاری چنداز کارهایم

را در این وبسایت

به شما تقدیم می کنم


اینستاگرام من