آرشیو ماهانه آگوست 2015

غزل جدیدم رو با عنوان (( سفر )) تقدیم حضورتون می کنم :

سفر

گر به میلِ خویشتن از خود گذر کردی بگو

یک شب از عمرِ گران بی هیچ سر کردی بگو

گر به روی جای جای این زمینِ بی ثمر

گل نشاندی و به دنبالش ضرر کردی بگو

هر که را دیدی به رویش چهره خنداندی ولی

در پسِ تنهایی خود دیده تر کردی بگو

نغمه ها خواندی و با سوزِ صدای خسته ات

حال و احوالات را زیر و زبر کردی بگو

رخت بربستی از این دیرِ سیاهِ ناصواب

مثل برگی در پی طوفان سفر کردی بگو

به نام خدا


بهمن کیاست هستم

زاده ی کویرم

گه گاهی دست به

قلم می برم و گاهی

موسیقی می سازم

آثاری چنداز کارهایم

را در این وبسایت

به شما تقدیم می کنم


اینستاگرام من