غزل جدیدم تقدیم به شما :

شاید

شاید دهانِ بسته ی ما پر ثمر شود

گوشِ زمانه از نفسش کور و کر شود

بی مهری و قساوتِ دوران بمیرد و

انسان برای قلبِ یتیمش پدر شود

دستی بگیرد هر که به میزان وسعِ خویش

تا روزگارِ خلقِ تهی مایه سر شود

در سایه سار معرفت و عشق و همدلی

هر سختی و فشار و غمی بی اثر شود

ای باغبانِ عاطفه فریاد و ناله کن

شاید نهالِ خفته ی وجدان خبر شود

شاید هوای مرده ی این تیره مردمان

در خلوتِ بهاری گل تازه تر شود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به نام خدا


بهمن کیاست هستم

زاده ی کویرم

گه گاهی دست به

قلم می برم و گاهی

موسیقی می سازم

آثاری چنداز کارهایم

را در این وبسایت

به شما تقدیم می کنم


اینستاگرام من