آرشیو ماهانه آگوست 2015
غزل جدیدم رو با عنوان (( سفر )) تقدیم حضورتون می کنم :
گر به میلِ خویشتن از خود گذر کردی بگو
یک شب از عمرِ گران بی هیچ سر کردی بگو
گر به روی جای جای این زمینِ بی ثمر
گل نشاندی و به دنبالش ضرر کردی بگو
هر که را دیدی به رویش چهره خنداندی ولی
در پسِ تنهایی خود دیده تر کردی بگو
نغمه ها خواندی و با سوزِ صدای خسته ات
حال و احوالات را زیر و زبر کردی بگو
رخت بربستی از این دیرِ سیاهِ ناصواب
مثل برگی در پی طوفان سفر کردی بگو