ای زیبا رو

مانده بر زلفت نشانی از نگاهم

خسته از غم های هجران ، مانده راهم

گر شنیدی لحظه ای از سوز و آهم

سوی من باز آ که بس زار و تباهم

ای زیبا رو

بر دل بیمار و مسکینم نشستی

در به روی چشم تاریکم تو بستی

ای به قربان تو جسم و جان و هستی

یاد ایام تو خوش ، ایام مستی

ای زیبا رو

خانه ی دل باز کن مهمان حبیب است

گرچه مهمان تو بی بال و غریب است

یک نظر کافی است ما را دلفریب است

رو به درگاه تو ام انگار عجیب است

ای زیبا رو

غرق لبخندی و من غرق تماشا

می کند لب های شیوای تو حاشا

تن اسیر دست تو ، لطف تو گیرا

کاش می ماندم به رویای تو مانا

ای زیبا روی من

زیب اندام من

سوی من باز آ

سوی من باز آ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به نام خدا


بهمن کیاست هستم

زاده ی کویرم

گه گاهی دست به

قلم می برم و گاهی

موسیقی می سازم

آثاری چنداز کارهایم

را در این وبسایت

به شما تقدیم می کنم


اینستاگرام من